آقا روباهه و قالب پنیر
حضور زن در اجتماع و ادارات به خودی خود اشکالی ندارد و گاهی در برخی شغلها حضور آنها برای خدمت به خانمها “ضروری” است؛ مانند دندانپزشکی، مامایی، متخصصزنان و زایمان، مشاوره و…امّا نفوذ تدریجی رُوبه صفتان در دل سبب میشود که فرد احساس نکند، روی مرداب ایستاده است. البته نمیخواهم بگویم همیشه مرد شکارچی است. و زن شکار، گاهی هم زنان شکارچی هستند که باید در هشدار برای مردان بیان شود.
اما تحقیقات در داخل و خارج نشان میدهد که مردان روبه صفت از همان برخورد نخستین دنبال ربودن پنیر(روابط جنسی با چشم ،گوش، بوییدن و لمس و…)هستند و خانم ها اغلب تنها چیزی که به ذهنشون نمیآید متاسفانه همین است و این امر به تفاوت روانشناختی زن و مرد باز میگردد. به همین دلیل است که صفت ترس را در روایات برای زن پسندیده میشمارند. ترس زن در روابط مانند برچسب محافظ است که روی مانیتور وسائل الکترونیکی میزنند تا خش بر ندارد.
نکته روانشناختی
عاطفه در روابط انسانی مانند ملات در ساختمان یا چسب برای اشیاء است. در زنان عاطفه شدیدتر از مرد است و غیرت مرد باز دارنده و کنترل کننده است. پس تا حدودی مدیریت روابط زن با غیرت مرد و حیای خود زن، مثبت است.
تمرین: شعر روباه و زاغ را بخوانید و روانشناسی شکار را در آن مورد تأمل قرار دهید.
تغيير فضاي روان شناختي
سرباز با عجله رفت تا از فرمانده مرخصي شهري بگيرد. فرمانده گفت: موي سرت بلند است به شرطي كه اول موهاتو كوتاه كني، موافقم. سرباز با عجله رفت ديد آرايشگاه پادگان تعطيله، پكر شد، ناراحت نشست و غصه ميخورد. يه دفعه فكري به سرش زد، پوتينهايش را حسابي برق انداخت و خدمت فرمانده رسيد. احترام نظامی جانانه گذاشت و گفت: قربان پوتينها خوب براق شد! فرمانده نگاه كرد و گفت: بله تو كه ميتواني مرتب باشي، چرا بايد تذكر بدهم بعد زير برگه مرخصي را امضا كرد.
شعار این هشدار
ارتباط غیرضروری با نامحرم مانند مرداب به تدریج انسان را در حلقوم خود میکشد.
منبع: نیش ها و نوش ها