Monday ، 6 May 2024 / دوشنبه ، 17 اردیبهشت 1403
چه خبر؟
خانه > کلام (برگ 17)

بایگانی نویسنده: ساقی

وای خواهم ساد

ظهر سوار تاکسی بودم بعد راننده با ماشین پشتی دعواش شد پیاده شد گفت :من اینجا وایسادم و وای خواهم ساد! طبق آخرین اخبار رسیده تمامی اساتید ادبیات به صورت دسته جمعی خودکشی کردن. بیشتر بخوانید »

مشغله های فکری حیف نون

سوالاتی که بشدت موجب مشغله فکری حیف نون شده: 1-وقتی ميگيم حرفی بين خودمون باشه، يعنی دقيقا کجامون باشه؟ 2-چرا پله برقی تمومی نداره؟ 3-اين چوبايی که دکترا دهن ما ميذارن بستنی هاشو کی خورده؟ 4-چرا جمعه به شنبه نزديکه اما شنبه اينهمه ازجمعه دوره؟ 5-چراغ يخچال از کجا ميدونه که ما کی با يخچال کارداريم که روشن ميشه؟ 6- ... بیشتر بخوانید »

رحمت ایزدی

به حیف نون میگن: بابات به رحمت ایزدی پیوست، میگه: رحمت ایزدی کیه؟ میگن: یعنی به دیارباقی شتافت، میگه: اون که باغی نداشت، میگن: یعنی از دنیارفت، میگه: کجارفت؟ عصبانی میشن میگن: بابای خرت مرد، میگه خر من که بابا نداشت…!!! بیشتر بخوانید »

خانم جهانپور

پیامک شوهر به زن: نترس! من از پله های اداره افتادم، خانم جهانپور، من رو که بیهوش بودم، رسوند بیمارستان، الان بهوش اومدم، احتمال خونریزی مغزی هست، پای چپ و دنده راستم شکسته ! زن: خانم جهانپور کیه؟؟!! بیشتر بخوانید »