در کودکی در کدامین بازی راهت ندادند که امروز این گونه عاشق بازی کردن با آدمهایی !!

همه را وعده به دیدار قیامت دادند ** تا قیامت چه کند آن که گرفتار تو شد

درون دلی که پیدا نیست / پر از زندان و زندانیست
تو را محکوم دل کردم / نمیدانم دلیلش چیست
سبب شاید همین باشد / بدون تو نباید زیست

حریقی به جانم زدی با نگاهت *** دلم را ربودی تو با روی ماهت

سیاهی برفت از تمام جهان *** چو دیدم به یک لحظه چشم سیاهت

دنیای آدم برفی ها دنیای ساده ایست! اگر برف بیاید هست، اگر برف نیاید نیست. مثل دنیای من … ! اگر تو باشی هستم ، اگر نباشی ! ….

بر دردت می آمدم هر شب مرا وا میزدی *** گفتمت نامهربانی دم ز حاشا می زدی

دیدمت یک شب به دریا خیره بودی تا سحر *** کاش دریای تو بودم دل به دریا می زدی

نه بلبل خواهد از بستان جدایی *** نه گل دارد خیال بی وفایی

اگر گفتی مرا الان چه حالیست *** میان قلب من جای تو خالیست

کاش میشد با تو بودن را نوشت *** تا که زیبا را کشم بر هر چه زشت

کاش می شد روی این رنگین کمان *** می نوشتم تا ابد با من بمان

تو با من باش و بگذار عالمی از من جدا گردد *** چو یک دم با تو بنشینم، دل از هر غم رها گردد

خیلی عجیبه! تا حالا دقت کردین که تو لحظه های داغونی فقط ی نفر می تونه آرومت کنه، اونم کسیه که داغونت کرده ..